کد مطلب:78204 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:102

حکمت 412











و روی انه علیه السلام كان جالسا فی اصحابه، فمرت بهم امراه جمیله، فرمقها القوم بابصارهم، فقال علیه السلام:

[صفحه 1328]

«ان ابصار هذه الفحول طوامح و ان ذلك سبب هیابها، فاذا نظر احدكم الی امراه تعجبه، فلیلمس اهله، فانما هی امراه كامراته!»

فقال رجل من الخوارج: قاتله الله كافرا، ما افقهه! فوثب القوم لیقتلوه فقال:

«رویدا! انما هو سب بسب، او عفو عن ذنب.» یعنی و روایت شده است كه او علیه السلام نشسته بود در میان اصحاب خود، ناگاه گذشت به ایشان زن صاحب جمال و حسنی، پس نگاه كردند او را قوم به دیده های خود، پس گفت علیه السلام كه:

دیده های این نرها بلند بیننده است و به تحقیق كه آن نگاه سبب هیجان شهوت ایشان است، پس هرگاه كه نگاه كند احدی از شما به سوی زنی كه خوش آید او را، پس باید مقاربت كند با زوجه ی خود، زیرا كه نیست زوجه ی او مگر زنی مانند آن زن.

پس گفت مردی از طایفه ی خارجی ها كه: خدا بكشد او را در حالتی كه كافر است چه چیز فقیه گردانیده است او را! یعنی تعجب است از فقاهت او. پس برجستند اصحاب به سوی او تا به قتل رسانند او را، پس گفت علیه السلام كه:

مهلت دهید او را مهلت دادنی كه نیست جزای او مگر تعزیر كردن او به سبب دشنام گفتن او و یا عفو كردن از گناه او نه كشتن او!


صفحه 1328.